یادداشت سیاسی : معامله لوزان ، توازن جدید

بالاخره بر کشاکش دوازده ساله ایالات متحده با رژیم جمهوری اسلامی بر سر "بهانه" اتمی نقطه پایانی گذاشته می شود. جمهوری اسلامی از "حق مسلم" خود به تمام  و کمال درمی گذرد اما خطرعاجل تحریمهای کمرشکن و تهدید جنگ را موقتأ از سر راه برمی دارد. این سازش به معنی نجات رژیم شتر گاو پلنگ از خطر "رژیم چنج" برای یک دوره حداقل دو ساله هست. این یعنی کنارزده شدن قطعی گزینه تهاجم نظامی به ایران برای یک  دوره حداقل دوساله. یعنی بورشدن نئوفاشیستهای تشنه بمباران کشورهای خاورمیانه همچون مک کین وجان بولتن. یعنی شکست دوباره "بازهای" علم کننده القاعده و داعش. مهمترازهمه ایزولاسیون بی سابقه دولت حرامزاده اسرائیل درمیان حامیان و دوستان سنتی خود. اینها را البته باید به فال نیک گرفت.

تهدید و ضرورت "رژیم چنج" اما تا طرح "خاورمیانه بزرگ" به تمام و کمال با شکست قطعی مواجه نشده باشد ، به قوت خود باقی خواهد ماند و هیچ توافقی الا شکست این طرح ، ولایت مطلقه فقیه را از خطر مذکور نخواهد رهانید. علیرغم هر توافقی ، بازگشت "بازها" به کاخ سفید این گزینه را بی تردید بار دیگر در دستور قرار خواهد داد، مگر آنکه تا آنزمان هدف "کبوترها" یعنی "براندازی نرم" و جایگزینی خیالی رژیم ولایت مطلقه با یک "لیبرال دمکراسی" معتدل و اهلی و اصلاح شده محقق شده باشد. یکی از اهداف معامله لوزان هم  در کنه خود بالا بردن وزنه دولت اعتدال و به تبع آن باز شدن راه آلترناتیو اصلاحات در مقابل ولایت مطلقه خامنه ایست. یعنی سازش لوزان ، تغییرمعادله قوا در داخل به نفع دولت اعتدال ! و برعلیه اصولگرایی افراطی که خواست "کبوترها"ست را نیز نشانه گرفته است. این پیام را البته "مخاطبانش" خوب گرفته اند و بیش ازهمه آب از لب و لوچه "اصحاب مصالحه و مسامحه" با جلاد سرازیر گردانیده است. بیانیه ننگینی که توسط طیف اکثریتی و سبزهای پرتابی به خارجه در "حمایت ازتنش زدایی" بلافاصله منتشر شده ، "دولت محترم" ! را مخاطب قرار داده و تبریک گویان توافق اولیه در لوزان را یک "موفقیت بزرگ" برای کشور دانسته و پیام می دهد :

"امیدواریم توفیق دولت محترم در تحقق مهمترین وعده خود در باره تنش زدایی در سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای راه تحقق مواعید درعرصه داخلی را نیز هموار کند ، فضای سیاسی بر فضای امنیتی غلبه یابد ، زندان‌ها از فعالین سیاسی و مدنی تهی شود ، انتخابات ۹۴ با حضور گرایشات مختلف سیاسی و سطح مشارکتی بالا‌تر برگزار گردد و همبستگی مستحکم تر ایرانیان پشتوانه موفقیت‌های بیشتر کشورمان در عرصه‌های بین المللی گردد."

در حمایت از تنش‌زدایی در سیاست خارجی ، سایت اکثریتی ایران امروز

اجرایی شدن توافق اولیه جبهه اصولگرایی را شکاف خواهد داد  و اصولگرایی افراطی را ایزوله خواهد کرد اما بی هیچ تردیدی آبی برای "اصلاح طلبی پوشالی" چه در داخل و چه در خارج ایران گرم نخواهد شد. رژیم جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نبوده ، نیست و نخواهد شد. هر نوع اصلاح واقعی در پله نخست از کانال خلع ید از ولایت مطلقه فقیه می گذرد و لاغیر. اگر قرار باشد که "فضای سیاسی بر فضای امنیتی غلبه یابد ، زندان‌ها از فعالین سیاسی و مدنی تهی شود و انتخابات ۹۴ با حضور گرایشات مختلف سیاسی و سطح مشارکتی بالا‌تر برگزار گردد" آنوقت حتمأ پیشاپیش رهبرمعظم ! و سپاه و بسیج و نیروی قدس و بقول امام راحل ، چه و چه و کذا و کذا  داوطلبانه از خیر قدرتی که با گذشتن از دریای خون حفظ کرده اند ، گذشته اند  و خود را فدای آزادی امت همیشه در صحنه  و اصلاح طلبی پیزوری یک لا قبا کرده اند ! اصحاب مصالحه بیهوده به بوی کباب تغییرات و " تحقق مواعید درعرصه داخلی" دل خوش کرده اند . بویی که می آید بوی داغ کردن خر اصلاح طلبی پوشالی با آتش اعتدالیگریست.

و اما مهمترین پیام "سازش لوزان" را باید  نه در رابطه با تغییرات در داخل که در ارتباط مستقیم با تغییرات تعادل قوای منطقه ای جستجو کرد. بهم خوردن موقت  توازن ژئوپلیتیکی  برعلیه بنیادگرایی یهودی ـ وهابی و به نفع بنیادگرایی شیعی از تبعات بلافصل "سازش لوزان" در کوتاه مدت است. اینرا هم اسرائیل و هم عربستان خوب گرفته اند.

سمت و سوی تجاوزنظامی اخیر حاکمیت قرون وسطایی و مزدور سعودی نیز بیش از آنکه رو به یمن داشته باشد متوجه لوزان بوده است. یعنی اینکه مواجهه با تهدید بالقوه پیشروی حوثی ها در کشور مذکور بهانه است ، اصل قضیه نگرانی البته بجای آل سعود ازهمین تغییر توازن ژئوپلیتیکی و مواجهه با خطر بالفعل سازش لوزان بوده است و نه چیز دیگری ! در این رابطه نگاهی به نوشته اخیر "عبدالرحمن الراشد" نویسنده الشرق الوسط  و العربیه که دیدگاه های عربستان را منعکس می کند ، خالی از فایده نیست. او می نویسد  امروز در مقابل توافقنامه ای همچون معاهده کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل قرار داریم ! و اینکه "دیگر وضعیت به گونه‌ای نیست که پیشتر آن را شناختیم". سپس نتیجه می گیرد :

"احتمال دیگر آن است که ایران بخواهد با برتری منطقه‌ای ، برنامه اتمی ناتمام خود را جبران کند. از این رو بخواهد توسعه یابد و دستاورد‌هایش را بر روی زمین افزایش دهد. شاهد آن بودیم که ایران با وجود مذاکرات صلح آمیز با غرب، جسارت کرد و جنگجو و اسلحه فرستاد و برای نخستین بار به طور مستقیم وارد جنگ‌های عربی-عربی شد؛ در کنار اسد جنگید و نیرو‌هایش در عراق و یمن در حال جنگ هستند. این‌ها علاوه می‌شود بر تنش‌ها در لبنان. همه اینها نشان از آن دارد که بر تهاجمی بودن ایران افزوده شده و نه عکس آن.

در هر دو حالت کشورهای خلیجی راهی ندارند جز اینکه در سیاست‌های دفاعی خود که دهه های درازی بر اعتماد به اصل آیزنهاور در پایبندی  به حمایت از خلیج  استوار بود ، بازنگری کنند. در سایه دولت باراک اوباما در ایالات متحده ، واشنگتن به رغم  سخنان رئیس جمهورش مبنی بر «پایبندی آمریکا به دفاع از مرزهای پادشاهی عربی سعودی» ، دیگر به این اصل پایبند  نیست.

چگونه با ایران افسار گسیخته مقابله کنیم؟ العربیه ، پنجم آپریل ۲۰۱۵

بمباران یمن حتمأ گرهی از کار فرو بسته عربستان نخواهد گشود. برای تغییر رژیم و بر سر کار آوردن دوباره منصورهادی در یمن البته که ورود نیروی زمینی ضرورت دارد  وگرنه یکسال هم که بمباران ادامه یابد ، راه به جایی برده نخواهد شد. این نیز بی تردید همان مردابی است که آل سعود در صورت ورود به آن بزرگترین بلاهت تاریخ حیاتش را مرتکب خواهد شد. بدیهی است که یمن ، بحرین دیگری نخواهد شد. هرکس که چنین بیندیشد تنها برحماقت خود گواهی می دهد. در بحرین مخالفان شیعه محصور و غیرمسلح بودند. در یمن بیش از تعداد ساکنین آنجا سلاح در میان مردم و درهمه جا پخش است. موقعیت کوهستانی یمن و تجربه جنگهای مسلحانه میان گروههای متخاصم در سالهای اخیر یمن را برای رژیم جعلی سعودی و ائتلاف همراهش تبدیل به افغانستان دیگری خواهد کرد. دولت سعودی در خانه شیشه ای نشسته و سنگ پرانی می کند . آتش یمن در صورت شعله کشیدن پیش ازهمه همسایه شمالی را تهدید می کند.

اما تا آنجا که به معادلات داخل ایران باز می گردد ، رژیم جمهوری اسلامی نه چرخش خواهد کرد و نه تثبیت خواهد شد. دریای خونی که میان این رژیم جنایتکار و مردم ایران فاصله انداخته است ، هر پارو زن بی مقداری که هوای نزدیک شدن به ساحل نجات در سر داشته باشد را بزیر خواهد کشید. جنگ دو دنیا با این قاتلان بهترین فرزندان مردم ایران هم که به صلح و آشتی کشد ، جنگ ما با آنان را نه پایانی است  و نه حتی آتش بسی ! ننگ تنش زدایی با جلاد همانا ارزانی  آن "طایفه سمحه و سهله" باد !

 بیژن نیابتی ، ۱۸فروردین ۱۳۹۴